ماهروی من . اینجا نام تمام کوچه ها دلتنگی است هیچ جنبنده ای عبور نمیکند. صداها تکراریست.صدای خرد شدن ثانیه های . صدای افتادن روی خاک و نفس های نصف و نیمه و گام های طولانی همراه با آه و ها. دلتنگی لبهایم را دوخته است. و چشمانم را با دستان کبودش بسته است. زمان .کودکی ام را ربوده است. و جوانی ام را تازیانه میزند . چهره ام را با دستان سیاهش به هر نقشی که میخواهد میکشد. ماهروی من.سوت بزن.وقت اضافه هم به پایان رسیده است من شکست ماهروی منبع
درباره این سایت